دانشجویان مهندسی صنایع ورودی 91
دانشگاه دامغان
| ||
|
کسايي که باهاشون يه رنــگ بـوديم و پشت سرمون هفتاد رنگ بودن عيدشون مبارک ♥
کسايي که تو غمهاشون کنـارشون بوديم و توشاديهاشون فراموش شدیم عيدشون مبارک ♥ کسايي که دوستشون داشتيم و دلمون روشکوندن هـــــم عيدشون مبارک ♥ کسايي که رو زخمهاشون مرهم گذاشتيم و روزخمهامون نمک پاشيدن عيدشون مبارک ♥ کسايي که واسشون مردونگي کرديم و واسمون نامردي کردن هم عيدشون مبارک ♥
از جمله مشکل ترین کارای این وبلاگ طرح سوال نظر سنجیه! کسی پیشنهادی نداره؟! دقت کردین این راننده تاکسیا میخوان بقیه پولو بدن همینطوری تو طول مسیر شروع میکنن به حساب کردن واینا؟! به شخصه میگم , بار ها شده به خاطر 200 تومن جان من در خطر افتاده!!!!! همکلاسی های محترم , اینکه وبلاگ زیاد خوشگل نیست یا موزیک متن و کد فلش و.. نداره بیشتر بخاطر اینه که بچه ها عموما از سایت دانشگاه میان وبلاگ (حالا کسی هم نمیادا) اینا رو بزاریم حجم وبلاگ میره بالا و سرعت نت دانشگاه هم که خیره کننده س! خلاصه خواستم بگم ما از این قرتی بازیا بلدیم رو نمیکنیم ریا نشه! اونقدر که ایفون تصویری در ایام عید کارائی داره تلویزیون و ماهواره و غیره کارائی نداره جهت یاداوری گفتم مهمون حبیب خداست.
آقا جایی سراغ ندارین واسه مسافرت عید؟ بهترین مسافرتی که رفتین کجا بوده؟!
اینجام که مشهده! نزدیک عید
عکسهای قشنگ، دلیل بر زیبایی تو نیست... ساخت دست عکاس است... درونت را زیبا کن که مدیون هیچ عکاسی نباشی. ... ... ... مرگ انسان زمانیست که ، نه شب بهانه ای برای خوابیدن دارد و نه صبح دلیلی برای بیدار شدن ... ... ... عجيب است دريا ، همين که غرقش ميشوی پس ميزند تو را . . . ... ... ... گاهی می خواهیم اما نمی توانیم و به یاد می آوریم روزی را که می توانستیم اما نخواستیم ... ... ... همه آبهای دریاها هم نمیتوانند یک کشتی را غرق کنند مگر اینکه در داخل کشتی نفوذ کنند بنابراین تمام نکات منفی دنیا روی شما تاثیر نخواهد داشت مگر اینکه شما اجازه بدهید... ... ... ... اگر تخم مرغ بشکند از ۲ حالت خارج نیست " اگر از داخل باشد ، به آغاز زندگی می رسد " اما " اگر از از بیرون باشد به پایان زندگی می انجامد " همه چیزهای بزرگ همیشه از داخل آغاز خواهد شد پس درون خود را خوب امتحان کنید... ... ... ... تکرار مادر مهارت هاست ... ... ... از دیگران شکایت نکن ، خودت را تغییر بده چرا که که برای محافظت از پای خود پوشیدن یک دمپایی آسان تر از فرش کردن کل زمین است ... ... ... از گناه نفرت داشته باش نه از گناهکار ... ... ... چنان باش که بتواني به هر کس بگوئي مثل من رفتار کن. ... ... ... شادي زمان و مکان نمي خواهد کافي است دل بخواهد.
یک پزشک و یک مهندس در یک مسافرت طولانی هوائی کنار یکدیگر در هواپیما نشسته بودند.پزشک رو به مهندس کردو گفت:مایلی با همدیگر بازی کنیم؟مهندس که می خواست استراحت کند محترمانه عذر خواست ورویش را بطرف پنجره برگرداندو پتو را روی خودش کشید.پزشک دوباره گفت:بازی سرگرم کننده ای است.من از شما یک سوال می پرسم و اگر شما جوابش را نمی دانستید 5 دلار به من بدهید.بعد شما از من یک سوال می کنید و اگر من جوابش را نمی دانستم من 5 دلار به شما می دهم.مهندس مجددأ معذرت خواست و چشهایش را روی هم گذاشت تا خوابش ببرد. این بار پزشک پیشنهاد دیگری داد.گفت:خوب, اگر شما سوال مرا جواب ندادید 5 دلار بدهید ولی اگر من نتوانستم سوال شمارا جواب بدهم 50 دلار به شما می دهم.این پیشنهاد چرت مهندس را پاره کرد و رضایت داد که با پزشک بازی کند.پزشک نخستین سوال را مطرح کرد:((فاصله زمین تا ماه چقدر است؟))مهندس بدون اینکه کلمه ای بر زبان اورد دست در جیبش کرد و 5 دلار به پزشک داد. حالا نوبت خودش بود.مهندس گفت: ((ان چیست که وقتی از تپه بالا می رود 3 پا دارد و وقتی پائین می اید 4 پا؟))پزشک نگاه تعجب امیزی کرد و سپس به سراغ کامپیوتر قابل حملش رفت و تمام اطلاعات موجود در ان را مورد جستجو قرار داد.انگاه از طریق مودم بیسیم کامپیوترش به اینترنت وصل شد و اطالاعات موجود در کتابخانه کنگره امریکا را هم جستجو کرد.باز هم چیز به درد بخوری پیدا نکرد.سپس برای تمام همکارانش پست الکترونیک فرستاد و سوال را با انها در میان گذاشت و با یکی دو نفر هم گپ زد ولی انها هم نتوانستند کمکی کنند.بالاخره بعد از 3 ساعت , مهندس را از خواب بیدار کرد و 50 دلار به او داد . مهندس مؤدبانه 50 دلار را گرفت و رویش را بر گرداند تا دوباره بخوابد.پزشک بعد از کمی مکث, او را تکان داد و گفت: ((خوب, جواب سوالت چه بود؟)) مهندس دوباره بدون اینکه کلمه ای بر زبان اورد, دست در جیبش کرد و 5 دلار به پزشک داد و رویش را برگرداند و خوابید... صندلی داغ گذاشتیم ملت اومدن نظرشونو راجع به من بگن! حالا نتایج: نیما : فعال! اسکندری : چو فیسبوک نباشد تن او مباد! سرشته : فعال آپتودیت! علیرضا : مجازی خوب اینترنتو کوفت!!!!!!!!!! این همه ویژگی های اخلاقی خوبو منش و شخصیتو نمیبینن گیر دادن به اینترنت! من نمیدونم اصن میشه از من انتقاد کرد؟!! نه من میخوام ببینم کسی میتونه از من انتقاد کنه؟! همکلاسیه ما داریم! گوش کن میخواهم برایت پسر بودن را تعریف کنم!
قابل توجه بعضیاااااااااااااااااااااااااا یه دعا میکنم یه آمین بلند بگینا! . . . . . . . . . . . . . . . . خدایا همی مشهد از دانشگاه دامغان نگیر!
دل من , همانند اتوبوسهای شهر شده !!! غصه ها سوار میشوند فشرده به روی هم !! و من راننده ام ,که فریاد میزنم : دیگر سوار نشوید!!! جا نیست!!!
. . . . . .
. .
. یه کم نکته بین باشی میفهمی! آخه دامغان اتوبوسش کجا بود؟! من چرا باید راننده باشم؟!!!!!!!!!!! ضمن اینکه دیگه خیلی باهوش باشی دو سه تا نکته تلخ اجتماعی و (29+1)یا30 هم درمیاری!!! اصن سراسر معنی و مفهوم بود این پست!!!
|
|